25 شوال، سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)
امام صادق و تعلیم دعای غریق در عصر غیبت
حضرت امام جعفر صادق (ع) پیشوای ششم مسلمانان، در این روز به دست خلیفهی عباسی، منصور دوانیقی مسموم و در مدینه به شهادت رسید. امام صادق (ع) به "شیخ الائمه" نیز معروف است، زیرا عمر ایشان از تمامی ائمه اطهار (ع) طولانیتر است. حضرت را در قبرستان بقیع در کنار پدر، جد و امام حسن مجتبی (ع) دفن کردند.
آن امام به هنگام شهادت شصت و پنج سال داشته و مدت سی و چهار سال از امامت حضرتش میگذشت. زمان امامت امام صادق (ع)، دوران طلائی شیعه، میباشد. به جهت درگیریهایی که بین دو جریان اموی و عباسی وجود داشت، فضای اجتماعی کمی بازتر شده و موقعیتی به وجود آمد که امام توانست در آن، شاگردان بسیاری را تربیت کند و روح تازهای در کالبد شیعه بدمد.
چرا به فقه شیعه، فقه جعفری گفته میشود؟
پس از رحلت پیامبر (ص) و دوران خلافت خلفا سهگانه، هرگاه در مسئلهای فقهی کار بر خلیفه وقت، دشوار میشد، به امام علی (ع) رجوع میکردند و او مشکل آنان را میگشود. چون حضرت علی (ع) به شهادت رسید، دشمنان کار را بر فرزندان و شیعیان او تنگ کردند و میان مردم و آنان جدایی افکندند. از سوی دیگر، دین به دنیا فروختگان نیز برای خشنودی حاکمان وقت، به ساختن روایتهای جعلی، پرداختند، تا آنجا که شناخت حدیث صحیح از نادرست بر فقیهان و عالمان، دشوار گردید.
میتوان گفت از سال ۴۰ ق. تا نزدیک به پایان سده نخستین هجرت، جز معدودی از صحابه و تابعان از فقه آل محمد (ص) بیبهره بودند. در روزگار امام باقر (ع)، اندکی گشایش پدید آمد و سالیان 114-148 (دوران امامت امام صادق)، عصر انتشار فقه آل محمد یا به تعبیر دیگر، روزگار تعلیم و تدریس فقه جعفری بود.
روایات و احادیث رسیده از امام صادق (ع)، در مسائل مختلف فقهی و کلامی، آنچنان گسترده و متنوع است که مذهب شیعه را، مذهب جعفری، نامیدهاند. گشایشی سیاسی که در سالهای آغازین امامت حضرت پدید آمد موجب شد مردم آزادانهتر به امام صادق (ع) رویآورند و گشودن مشکلات فقهی و غیر فقهی را از او بخواهند. هیچ یک از اهلبیت شاگردانی بهاندازه شاگردان امام صادق (ع) نداشتهاند، و روایات هیچ یک از آنان برابر با روایتهای رسیده از ایشان نیست. اصحاب حدیث نام راویان از او را ۴۰۰۰ نفر، نوشتهاند. و مقصود از این تعداد، کسانی هستند که در مدت افاضه امام از او علم فراگرفتهاند نه اینکه همه آنها هر روز در محضر ایشان حاضر شوند. [1]
همانگونه که از این نقل بهدست میآید، تعداد کسانی که از ایشان نقلقول کردهاند، چهار هزار نفر بودهاند و این لزوماً بدان معنا نیست که تمام این افراد، شاگرد حضرتشان (به معنای واقعی کلمه) بوده باشند بلکه ممکن است بسیاری از آنان تنها مدت بسیار کوتاهی امام را دیده و از ایشان خبر نقل کردهاند.
علت قیام نکردن امام صادق برعلیه خلفای جور
بیشتر قیامهای دوران امام صادق علیه حاکمان وقت، مورد تأیید ایشان نبود و درخواست سران قیام را که بدو وعده یاری میدادند نمیپذیرفت و نشر فقه آل محمد (ص) و علوم اهلبیت را مقدم میشمرد. زیرا آنان که بنیهاشم را به قیام میخواندند و به آنان وعده یاری میدادند، همه یا بیشترشان، حکومت حاکمان وقت را بر خود تحمل نمیکردند، یا میخواستند خود حکومت را بهدست گیرند، نه آنکه خواهان زدودن بدعت و زنده کردن دین خدا و اهلبیت پیامبر، باشند.
اما گاهی امر، حتی بر شیعیان خاص امام صادق، مشتبه میگشت و خواستار همراهی و قیام امام صادق، بودند.
مرحوم کلینی در کتاب کافی، به اسناد خود از سدیر صیرفی چنین نقل میکند:
بر ابوعبدالله درآمدم و بدو گفتم: به خدا بر تو روا نیست قیام نکنی!
چرا؟
چون دوستان و شیعیان و یاران بسیار داری؛ به خدا اگر علی بهاندازه تو شیعه و دوستدار داشت حق او را نمیگرفتند.
امام پرسید: سدیر، شمار آنان به چند تن میرسد؟
سدیر پاسخ میدهد: صد هزار!
امام فرمود: صد هزار؟.
سدیر پاسخ داد: آری و بلکه دویست هزار.
امام در مقام تعجب، مجدداً فرمودند: دویست هزار؟
سدیر پاسخ داد: آری و نیم جهان (کنایه از اینکه تعداد یاران امام بسیار است).
امام صادق ساکت شدند.
سدیر در ادامه میگوید: با امام به راه افتادیم و از کنار گله بزی، گذشتیم. امام صادق فرمود:
وَاللَّهِ یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ به عدد هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَی الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ. [2]
ای سدیر! به خدا اگر به شمار این بزها، شیعه داشتم، قیام نکردن بر من روا نبود. پس فرود آمدیم و نماز خواندیم. پس از نماز بزها، را شمردم هفده رأس، بیشتر نبودند. (تعداد خواص و حبیب بن مظاهرهای عصر امام صادق، به هفده تن، نیز نمیرسید)
امام صادق و قیاس ابوحنیفه، پیشوای مذهب حنفی
ذهبی، از عالمان اهل سنت، از ابوحنیفه (پیشوای مذهب حنفی در اهل سنت) چنین نقل میکند: فقیهتر از جعفر بن محمد (امام صادق)، ندیدم. [3]
زبیر بکار، مینویسد: ابوحنیفه (پیشوای مذهب حنفی در اهل سنت) با امام صادق ملاقاتهای متعدد داشت و در یکی از این ملاقاتها، امام صادق به او فرمود: از خدا بترس و در دین، قیاس مکن که نخستین کسی که قیاس کرد، شیطان بود. خدا به شیطان فرمود: آدم را سجده کن. گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش و او را از خاک آفریدهای. (اعراف/ ۲۱)
سپس امام از ابوحنیفه پرسید: قتل نفس، مهمتر است یا زنا؟.
ابوحنیفه پاسخ داد: قتل نفس.
امام فرمودند: پس چرا قتل نفس با دو شاهد، ثابت میشود، اما زنا با چهار شاهد؟ درحالیکه اگر قتل انسان، مهمتر است. پس چرا ابوحنیفه با قیاس، فتوا میدهی؟
ابوحنیفه، روزه نزد خدا بزرگتر است یا نماز؟.
ابوحنیفه پاسخ داد: نماز!.
امام مجدداً فرمودند: چرا زن چون عادت ماهیانه میبیند، روزه را باید قضا کند و نماز را نه؟ ... . پس ای ابوحنیفه، از خدا بترس و قیاس مکن. [4]
این گروه به شفاعت اهل بیت نمیرسند
ابو بصیر میگوید، خدمت "ام حمیده" رسیدم که او را به درگذشت حضرت صادق (ع) تسلیت بگویم. شروع به گریه کرد. من نیز از گریه او، اشکم جاری شد. گفت اگر هنگام درگذشت حضرت صادق (ع) میبودی چیز عجیبی مشاهده میکردی، حضرت صادق (ع) چشم باز کرد و فرمود:
هر کس با من خویشاوندی و نسبت فامیلی، دارد را دعوت کنید. همه را جمع کردیم. آنگاه، نگاهی به آنها نموده و فرمود:
إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ. [5]
به شفاعت ما، نخواهد رسید کسی که نماز خود را سبک شمارد.
آتش گرفتن خانه امام صادق و یادآوری مصیبت امام حسین
منصور ، خلیفه عباسی، به حاکم خود در مکه و مدینه، به نام «حسن بن زید» پیام داد که خانه امام صادق را بسوزان، حاکم ، این دستور را اجرا کرد ، و به خانه امام صادق، آتش افکند بهطوریکه شعلههای آن به در خانه و راهرو آن رسید. امام صادق (علیهالسلام) بیرون آمد و به درون آتش رفت و در حالی که در میان آتش قدم میزد ، میفرمود:
أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّه. [6]
عراق الثری ، به معنی ریشههای در زمین است و آن لقب اسماعیل پیغمبر است و شاید جهتش اینست که اولاد اسماعیل مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده شدند و افتخار امام صادق علیه السلام از این نظر است که او از نسل اسماعیل و فرزند شریف و گرامی جناب حضرت ابراهیم است که آتش نمرد بر وی سرد شد. یعنی همانگونه که ابراهیم خلیل لله (علیه السلام) جدم ، در آتش نمرودی نسوخت، من هم به اذن خدا نمیسوزم و همانگونه که لقب جدم اسماعیل (اعراق الثری) است یعنی فرزندان او مانند رگ و ریشه درخت در اطراف زمین پراکندهاند، و نابود نمیشوند، ما بهعنوان اهلبیت پیامبر و نسل کوثر، تا قیامت، باقی خواهیم ماند.
لکن، مبالغه نیست از زبان امام صادق، اینگونه بیان شود که، گویی امام صادق، چنین فرمودهاند: وقتی که آتش در دالان خانهام، زبانه کشید، با اینکه در خانه بودم، دیدم بانوان خانه، شیون زنان برای حفظ جان خود از آتش، از این سو به آنسو میدوند ، به یاد ترس و هراس اهلبیت جدم، امام حسین افتادم که در روز عاشورا ، دشمن به خیمههای آنها هجوم کرد، درحالیکه منادی دشمن فریاد میزد ، خانه ظالمان را بسوزانید.
امام صادق و بیان پیشرفت علمی در زمان ظهور
در میان برگزیدگان خداوند، موقعیت حضرت امام جعفر صادق (ع) در تشریح و تبیین وقایع مهم غیبت، ظهور و قیام و تکلیف مسلمانان ممتاز و شاخص است. تعدد روایات و تنوع موضوعات و مضامین ارائهشده توسط ششمین امام معصوم (ع) ، امکان بزرگی را برای معرفت یافتن بندگان خداوند و منتظران درباره امام زمان (ع) فراهم آورده است.
شاید از بهترین پیشگویی های که امام صادق (ع) بیان فرمودند، اشاره به پیشرفتهای شگرف علمی و فناوریهایی باشد که در زمان ظهور امام مهدی (ع) رخ خواهد داد، پیش گوییهای امام در آن زمان باعث شگفتی و تعجب میشد و شاید اگر اعتقاد راسخ به راستگویی امام صادق، نبود ، راویان حدیث از نقل پیشگوییها چشمپوشی کرده و چیزی از آن را بیان نمیکردند ، چون هیچ خرد و عقلی در آن زمان نمیتوانست آنها را درک کرده یا تصور نماید. ازجمله این اشارات است:
«عبد لله بن مسکان» میگوید: امام صادق (ع) فرمود:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِی زَمَانِ الْقَائِمِ وَ هُوَ بِالْمَشْرِقِ لَیَرَی أَخَاهُ الَّذِی فِی الْمَغْرِبِ وَ کَذَا الَّذِی فِی الْمَغْرِبِ یَرَی أَخَاهُ الَّذِی فِی الْمَشْرِقِ. [7]
در زمان قائم ، مؤمنی که در شرق است، برادرش را که در غرب است میبیند، نیز آنکه در غرب است، برادرش را در شرق میبیند.
جالب اینجا است، اینچنین پیشگویی های در هزار سال قبل، توسط امام صادق، بیان شده است که برای مردم آن عصر، وصفی همچون وصف معجزه داشته است.
حکمت غیبت امام عصر در کلام امام صادق
شیخ صدوق، در کتاب کمالالدین از امام صادق در حکمت و فلسفه غیبت طولانی امام عصر، چنین نقل میکند: عبدالله بن فضل هاشمی، میگوید: از امام صادق ، در چرایی و علت غیبت امام دوازدهم ، پرسیدم؛ ایشان فرمودند:
إِنَّ وَجْهَ الْحِکْمَةِ فِی ذَلِکَ لَا ینْکَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ کَمَا لَمْ ینْکَشِفْ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِیمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ ع مِنْ خَرْقِ السَّفِینَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَی إِلَی وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا. [8]
حکمت اصلی غیبت، جز پس از ظهور امام عصر، آشکار نمیشود، چنانکه حکمت آنچه خضر انجام داد، برای موسى (ع) معلوم نبود. چرا حضرت خضر ، کشتی را سوراخ کرد، پسربچهای را کشت و دیواری را تعمیر نمود تا هنگام جداییشان و بعد از اتمام کار، برای حضرت موسی، علت و حکمت این اقدامات، آشکار نشد.
بعد ، امام صادق، در ادامه چنین فرمودند: ای پسر فضل، چون میدانیم خداوند متعال، حکیم است، پس غیبت امام عصر، نیز حکیمانه خواهد بود، هرچند علت آن در زمان غیبت برای مؤمنین، مخفی باشد.
حال ، سؤال این است پس فایده غیبت امام عصر ، چیست؟
سلیمان ، میگوید: از امام صادق (ع) پرسیدم چگونه مردم از حجت غایب و مخفی، سود برند؟ فرمود:
کَمَا ینْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَاب. [9]
چنانکه از خورشید پشت ابر، سود میبرند.
امام صادق و تعلیم دعای غریق در عصر غیبت
طولانی شدن غیبت امام عصر، سیل شبهات و تردیدها، ممکن است دلهای شیعیان و مؤمنان به امام عصر، را در شک و شبهه، فروبرد. امامان شیعه ازجمله امام صادق، در کنار استدلالها و نقل احادیث و برهان، به تعلیم دعا در عصر غیبت، به شیعیان، همت گماشتند و توصیههای فرمودهاند که دعای غریق و دعای عهد، ازجمله آنها میباشد.
شیخ صدوق در کتاب کمالالدین، از امام صادق چنین نقل میفرماید: بهزودی، در شبههای خواهید افتاد و بدون امامی و راهنمای خواهید ماند. از این شبههها و تردیدها، رهایی نمییابد، مگر آنکس که "دعای غریق" را بخواند. روای میپرسد: دعای غریق، چگونه است؟ امام پاسخ، میفرمایند:
یا اللَّهُ یا رَحْمَنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِک. [10]
مداومت به دعای غریق، در عصر غیبت امام عصر ، تأکید و توصیه شده است.
آداب دعای منتظران فرج از زبان امام صادق
از شمار آداب دعای منتظران فرج در زمان غیبت ، آن است که دعا را وسیله ای برای بیان دوستی و اشتیاق به امام مهدى (ع) قرار دهند و درود و سلام عطرآگین بدیشان تقدیم کنند. چنانکه در دعای امام صادق (ع) چنین آمده است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا صَاحِبَ الزَّمَانِ أَینَمَا کَانَ وَ حَیثُمَا کَانَ مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سهلها وَ جبلها عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَی وَ عَنْ وُلْدِی وَ إِخْوَانِی التَّحِیةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مَا أَحْصَاهُ کِتَابُهُ وَ أَحَاطَ عِلْمُهُ. اللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ هَذَا الْیوْم ... . [11]
به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. خدایا! از طرف من و والدین و فرزندان و برادرانم ، به مولای ما صاحبالزمان، تحیت و سلام برسان! هر جا باشد و هرکجا که باشد ، در شرق و غرب، دشت و کوه؛ درودی به شمار آفریده های خدا و بهاندازه عرش او و آنچه کتاب خدا شمارش کرده و علمش بدان چیره شده است. خدایا ، تجدید بیعت میکنم در صبح این روز ... .
در دعای عهد به نقل از امام صادق (ع) ، دعا برای کسب افتخار خدمت و یاری امام مهدی در زمان حضور و حکومت جهانی امام عصر ، نیز توصیه شده است:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إِلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَینَ یدَیه ... . [12]
خدایا! مرا از یاران و مدافعان و از کسانی قرار ده که برای برآوردن خواستههایش میشتابند و پیرو خواسته وی هستند و در پیشگاه او به شهادت میرسند.
به همین خاطر ، است که امام صادق ، بیان میدارند:
مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَی هَذَا الْأَمْرِ مُنْتَظِراً لَهُ کَانَ کَمَنْ کَانَ فِی فُسْطَاطِ الْقَائِم. [13]
هر کس از شما در حال انتظار امام عصر ، بمیرد ، همچون کسی است که در خیمه قائم بوده باشد.
اشکهای امام صادق در فراق امام زمان در عصر غیبت
شیخ صدوق در کتاب کمالالدین ، به نقل از سدیر صیرفی ، چنین نقل میکند:
به همراه مفضل بن عمر ، داوود بن کثیر رقی ، ابو بصیر و ابان بن تغلب (از اصحاب خاص و شیعیان مخلص دوران امام صادق) بر مولایمان صادق علیهالسلام درآمدم. او را دیدیم که بر خاک نشسته و عبای خیبری نگارین آستین کوتاه بیگریبانی به تن کرده، همچون مادر فرزند ازدستداده میگریست، رنگ چهرهاش تغییر کرده و اندوه از گونه مبارکش پیدا بود و اشکهایش لباسش را خیس کرده بود و میفرماید:
سَیدِی، غَیبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَ ضَیقَتْ عَلَی مِهَادِی وَ ابْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی.
مولای من! غیبت تو، خواب را از چشمانم ربوده و زمین را بر من تنگ نموده و آسایش دلم را از من گرفته است!
سَیدِی، غَیبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَ فَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یفْنِی الْجَمْعَ وَ الْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَی مِنْ عَینِی وَ أَنِینٍ یفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایا وَ سَوَالِفِ الْبَلَایا إِلَّا مُثِّلَ بهعینی عَنْ غَوَابِرِ أَعْظَمِهَا وَ أَفْضَعِهَا وَ بَوَاقِی أَشَدِّهَا وَ أَنْکَرِهَا وَ نَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَ نَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِکَ.
مولای من! غیبت تو ، بلا و مصیبت مرا به فاجعههای همیشگی پیوند داده و از دست دادن یاران، یکی از پس دیگری، اجتماع ما را از بین برده، هنوز سوزش اشکی که از چشمم میریزد و نالهای که از دلم برمیخیزد با یاد بلاها و سختیهای دوران غیبت تو ، پایان نیافته که درد و رنج شدیدتر و دردناکتری در برابر دیدگانم شکل میگیرد!
سدیر میگوید: از این رخداد سهمگین و پدیده دهشتناک، هوش از سرمان پرید و دلهایمان بیتاب و پارهپاره شد و گمان بردیم که مقصودش، مصیبتی کوبنده است و یا روزگار، پیشامدی ناخوش را برای امام صادق، پیش آورده است.
گفتیم: ای فرزند بهترین مردم! خدا چشمانت را گریان نکند! از چه پیشامدی اشک میریزی و دیدهات گریان است و چه حالتی این سوگواری را بر شما درآورده است؟ امام صادق علیه السلام آهی سوزناک از ته دل کشید و هراسش را از آن نشان داد و فرمود:
وَیلَکُمْ نَظَرْتُ فِی کِتَابِ الْجَفْرِ صَبِیحَةَ هَذَا الْیوْمِ وَ هُوَ الْکِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَی عِلْمِ الْمَنَایا وَ الْبَلَایا وَ الرَّزَایا وَ عِلْمِ مَا کَانَوَ مَا یکُونُ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ به عده وَ تَأَمَّلْتُ مِنْهُ مَوْلِدَ قَائِمِنَا وَ غِیبَتَهُ وَ إِبْطَاءَهُ وَ طُولَ عُمُرِهِ وَ به لوی الْمُؤْمِنِینَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ وَ تَوَلُّدَ الشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیبَتِهِ وَ ارْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْ- وَ خَلْعَهُمْ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ أَعْنَاقِهِمُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَقَدَّسَ ذِکْرُهُ وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ یعْنِی الْوَلَایةَ فَأَخَذَتْنِی الرِّقَّةُ وَ اسْتَوْلَتْ عَلَی الْأَحْزَان. [14]
ایوای! صبح امروز در کتاب جفر [15] نظر کردم و درباره ولادت و غیبت طولانی و طول عمر قائم ما و گرفتاری مؤمنین، در آن زمان و ایجاد شک و تردید در اثر طول غیبت و شک و تردیدهای اکثریت مردم و خروج آنان از تعهد به اسلام، و درآوردن رشته اسلام از گردن خود، تأمل و دقتی داشتم، در اثر آن، رقت قلب مرا فراگرفت و حزن و اندوه بر من چیره شد. با آنکه خداوند عز و جل میفرماید: «و پرونده هر انسانی را به گردنش آویختیم» که مقصود، ولایت ما، اهلبیت است.
آری؛ امام صادق نیز از منتظران امام عصر و دعاکنندگان به وجود ایشان بود. و با این سیره عملی، راه روشنی برای مؤمنین و شیعیان عصر غیبت ، گشودهاند تا چراغ راهی، در تاریکی عصر غیبت امام عصر، افروخته شود. وقتی حال امام صادق (ع) که حدود یکصد سال قبل از آغاز دوره غیبت امام عصر، میزیسته است، چنین باشد، باید دید حال سرگشتگان دوران غیبت و دورماندگان از چشمه زلال ولایت چگونه باید باشد؟ بیهوده نیست که در هر مناسبتی شادیآفرین یا غمبار، سفارش به قرائت "دعای ندبه" شدهایم که حدیث اشک و سوز دل منتظران مهدی (عج) است.
[1] زندگانی امام صادق ، ص 60-61
[2] کافی ، ج ،2 ص 243
[3] تذکرة الحفاظ ، ج ،۱ ص ۱۶۶
[4] الاخبار الموفقیات ، ص. 77-76
[5] بحارالانوار ، ج ،47 ص 2
[6] کافی ، ج ،1 ص 473
[7] بحارالانوار ، ج ،52 ص 391
[8] کمالالدین ، ج ،2 ص 482
[9] کمالالدین ، ج ،1 ص 207
[10] کمالالدین ، ج ،2 ص 352
[11] بحارالانوار ، ج ،83 ص 61
[12] بحارالانوار ، ج ،53 ص 96
[13] کمالالدین ، ج ،2 ص 644
[14] کمالالدین ، ج ،2 ص 353
[15] کتاب جفر و جامعه ، دو کتاب از آن امام علی است که گفتهشده بر پایه و روش دانش حروف، حوادث دنیا را تا قیامت، در آن ذکر شده است. و بهعنوان میراث نبوت و امامت، اکنون در اختیار امام عصر، میباشد. تعبیر امام صادق ، چنین است: الجفر ، المشتمل علی علم البلایا والمنایا ، وعلم ما کان وما یکون إلی یوم القیامة.