به سوی ظهور

مهدویت و امام زمان (عج)

به سوی ظهور

مهدویت و امام زمان (عج)

رابطه ظهور امام زمان(عج) با مبعث

سه شنبه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۰، ۰۳:۲۲ ب.ظ | بازدید: ۱۱۰۲ | دسته بندی: مهدویت

رابطه ظهور مهدی موعود با مبعث

رابطه ظهور با مبعث

آنچه از احادیث برداشت می‌شود این است که در حکومت امام زمان(عج) همه آرمان‌های دین اسلام که به هر دلیل اجرا نشدند و احکام و مسائلی که تعطیل شدند تحقق پیدا می‌کند؛ اکثریت مردم دنیا یکتاپرست می‌شوند و تحت لوای واحد قرار می‌گیرند و حکومت یکپارچه جهانی فعلیت می‌یابد.

برای خداوند هدایت انسان‌ها و نشان دادن راه و روش صحیح زندگی به آنها، بسیار با اهمیت بوده است واجب است و به وسیله پیامبران این هدایتگری را ابلاغ کرده است.

به تناسب اعصار مختلف ادیانی ظهور کردند و مسیر هدایتگری را پیش بردند، تا اینکه در تاریخ هفدهم رجب سال چهلم عام الفیل، مسیر هدایتگری در ریل دائمی خود قرار گرفت و پرونده سلسله انبیاء بسته شد.
خداوند کلیت همه آنچه که بشر به آن نیاز دارد را به وسیله آخرین پیامبر خود حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله)، در اختیار انسان ها قرار داد و پیامبر را مسئول تفصیل دادن و روشن ساختن آیات قرآن معرفی کرد.

اما از آن جا که پیامبر در مدت عمر شریفشان نمی‌توانستند همه مجملات دینی را برای مردم شرح دهند و در حقیقت فرصت لازم برای نهادینه کردن دین در جامعه را نداشتند، خداوند مکملی را برای امر هدایت قرار داد که شروع آن از غدیر خم رقم خورد.

اما امامان معصوم نیز مورد ظلم ظالمین قرار گرفتند و با محدودیت و تقیه روبرو شدند که باز هم نتوانستند اهداف و غایت دین را به کمال برسانند.

اما  این کمبودها را چه کسی باید جبران کند؟
آنچه از احادیث برداشت می‌شود این است که امام زمان (عج) همان مکمل حرکت سعادت‌بخش پیامبر و متمم اهداف دین است و در حقیقت مهدویت و مبعث به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر به هم گره خورده‌اند.

اهداف ناتمام اسلام


1. رفع جاهلیت و تثبیت عبودیت
پیامبر می‌فرمایند: «ألا کُلُّ شَیءٍ مِنْ أمْرِ الْجاهِلیّةِ تَحْتَ قَدَمی موضوعٌ»[1] ؛

بدانید تمام باورها و رسم‌های ایام جاهلیت را زیر پای خود نهاده و باطل اعلام می‌کنم.»
عصر جاهلی مجموعه‌ای از روش‌های غلط چه در زمینه تفکر و ملاک ارزش‌ها و چه در سبک زندگی بود؛ و پیامبر همه عمر خود را صرف تغییر منش جاهلی کرد و راه سعادت را از بت‌پرستی و شرک در عمل به توحید تغییر داده و در کالبد بی‌جان زندگی مردم عصر جاهلی روحی تازه دمید.
اما متأسفانه پس از رحلت ایشان طبق برخی از احادیث اکثر مردم دوباره به جاهلیت بازگشتند و تا امروز این جاهلیت ادامه دارد، با این تفاوت که جاهلیت از حالت سنتی به مدرن تغییر پیدا کرده است.

2. اخلاق و تزکیه
دین اسلام دین اخلاق است خود پیامبر در بیان فلسفه بعثت فرموده است:

«إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ.»[2]
و یا قرآن درباره تطهیر نفس می‌گوید:

«لَقَدْ مَنَّ اللهُ عَلیَ المُؤْمِنینَ إذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسولاً مِنْ أنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَیُزَکّیهِمْ... ؛[3]

خداوند متعال بر مؤمنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها پیامبری از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند.»

اما پیاده کردن اخلاق هم آن طور که می‌بایست به فعلیت نرسید و جامعه اسلامی هیچگاه جامعه‌ای اخلاقی به شمار نمی‌رفت؛ به همین دلیل لازم است این بخش از اسلام نیز به سرانجام برسد.

3. عدالت پیشگی
یکی از اهداف اصلی و اساسی اسلام، توزیع عادلانه نعمت‌های خدادادی است. یعنی این طور نباشد که یک نفر همه چیز داشته باشد ولی یک نفر دیگر به نان شب محتاج بماند.
گرچه در زمان خلافت امیرالمؤمنین جامعه اسلامی کمی طعم عدالت‌طلبی و عدالت‌خواهی را چشید اما بعد از ایشان تا امروز هیچگاه و در هیچ جایی از ممالک اسلامی عدالت به معنای واقعی و مورد پسند اسلام دیده نشد.

4. وحدت جامعه انسانی
«کانَ النّاسُ أُمَةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللهُ النَّبیّینَ مُبَشّرینَ وَمُنْذِرینَ وَأنْزَلَ مَعَهُمْ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فیما اخْتَلَفوا فیهِ؛[4]

مردم [در ابتدای تشکیل اجتماع] گروهی واحد و یک دست بودند [و اختلاف و تضادی در امور زندگی نداشتند]، پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژده دهنده و بیم‌رسان برانگیخت، و با آنان به درستی و راستی کتاب را نازل کرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند.»
انبیاء به خصوص پیامبر اسلام با اختلاف و شکاف در بین مردم مخالف بودند و روشی که در ایدئولوژی آنها بود اختلاف از شهرها رخت بر می‌بست.

تکمیل‌گر مبعث

دینی که بر رسول الله نازل شد و او به مردم ابلاغ کرد بی‌اشکال بود، اما مسلمانان نتوانستند این برنامه کاربردی را حفظ کنند و به کار گیرند.
از طرفی دین اسلام آخرین دین است و اگر کامل نشود غرض خداوند از هدایتگر بودن آخرین دین زیر سؤال می‌رود لذا باید کسی باشد که دین را همانگونه که هست به مردم عرضه کند.
آنچه که از احادیث برداشت می‌شود این است که در حکومت امام زمان(عج) همه آرمان‌های دین اسلام تحقق پیدا می‌کند؛ اکثریت مردم دنیا یکتاپرست می‌شوند و تحت لوای واحد قرار می‌گیرند و حکومت یکپارچه جهانی فعلیت می‌یابد. 

از طرفی وضعیت معیشت مردم به قدری خوب می‌شود که دیگر هیچ کس نیازمند نخواهد بود و این یعنی تحقق عدالت. مردم آن عصر هیچ انگیزه‌ای برای خیانت یا دزدی و یا تجاوز به حقوق دیگران ندارند و این یعنی پیاده شدن اخلاقی که پیامبر برای تحقق آن مبعوث شدند.

نتیجه گیری

از آنچه گذشت معلوم می‌شود که هنوز حرکتی که پیامبر روز بیست و هفتم رجب آغاز کردند به پایان نرسیده است و همه ما باید برای تحقق آن اهداف و آرمان‌ها تلاش کنیم تا اینکه صاحب اصلی دین ظهور کند و همه کاستی‌ها و کمبودها را به بهترین نحو جبران کند.

پی‌نوشت‌ها:
[1] سیرة ابن هشام، ج4، ص250
[2] مجمع البیان، ج10، ص500
[3] آل عمران/ 164
[4] بقره / 213

نظرات  (۱)

هیئت خادم الشهدا ۱۰ اسفند ۰۰ ، ۱۶:۳۱

بنام خدا

با سلام

مبعث مبارک

‌بحث مهم و جالبی است

موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی