25 وظیفه مؤمنان در زمان غیبت امام زمان(عج) از زبان آیت الله آقا نجفی اصفهانی
آیتالله شیخ محمدتقی اصفهانی مشهور به «آقا نجفی» در یکصد سال پیش با تتبع در روایات و احادیث اهلبیت (ع)، پنجاهوچهار وظیفه مؤمنان در زمان غیبت امام زمان (عج) را در دو مجلد 25 و 29 موردی بیان میکند.
آقا نجفی، رسالهای دو جلدی با عنوان «وظیفةالأنام فی زمن غیبةالإمام» (وظایف مردم در زمان غیبت امامزمان) دارد که در جلد اول آن 25 وظیفه و در جلد دوم 29 وظیفهای (در مجموع 54 وظیفه) که منتظران واقعی باید در غیاب امام انجام دهند، میپردازد.
وی در ابتدای این رساله مینویسد:
«به عرض برادران ایمانی میرساند که حقیر جمع نمودم در این مختصر جملهای از اعمالی را که وظیفه مؤمنین است در زمان غائب بودن امام زمان صلواتالله علیه یعنی حضرت حجة بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام که مؤمنین را سزاوار است مواظبت و عمل به آنها».
اکنون 25 وظیفه اول با اندکی تصرف و تلخیص در پی میآید:
* اول؛ غمگین بودن بهجهت مفارقت آنجناب و مظلومیت آنحضرت.
در کافی از حضرت صادق (ع) منقول است که فرمود:
«کسیکه مهموم باشد برای ما و غمناک باشد بهجهت مظلومیت ما ،نفس کشیدن او ثواب تسبیح دارد».
* دوم؛ منتظر فرج و ظهور آنحضرت بودن.
در جلد دوم «کمالالدین وتمامالنعمة» از امام محمد تقی (ع) منقول که فرمود: «قائم ما آن مهدی است که واجب است در زمان غائب بودن او انتظار او را داشتن، و او سومی از اولاد من است...»
و از حضرت امیرالمؤمنین (ع) مروی است که: «افضل عبادتها انتظار فرج است.» (تحف العقول، ص 201)
و در حدیث دیگر از حضرت صادق (ع) منقول است که: «هر مؤمنی که بمیرد در حالیکه منتظر ظهور آنجناب باشد، مثل آن است که در خیمه حضرت قائم (ع) بوده باشد».
(بحارالانوار، ج 52، ص 125)
* سوم؛ گریه کردن در دوری آنحضرت و بهجهت مصیبت آنجناب.
در کمالالدین از حضرت صادق (ع) مروی است که فرمودند: «بهخدا قسم غائب میشود امام شما زمانی از روزگار و آزموده میشوند تا آنکه گفته میشود؛ مرد یا هلاک شد و بهکدام وادی رفت و هر آینه چشمهای مؤمنان بر او گریان میشود. (کمالالدین وتمامالنعمة، ج 2، ص 347)
و از حضرت رضا (ع) مروی است که: «هر مؤمنی یاد کند مصیبت ما را ـ یعنی مصیبت هر یک از پیغمبر و ائمه را ـ پس گریه کند یا کسی را بهجهت ظلمی که بر ما شده بگریاند، روز قیامت با ما و در درجه ما است.
* چهارم؛ بر امر امام، تسلیم و انقیاد داشته باشد و عجله نکند.
یعنی چون و چرا در امر ظهور آنجناب نکند و آنچه از جانب آنحضرت میرسد، صحیح و مطابقت حکمت بداند که در کمالالدین از حضرت امام محمد تقی (ع) مروی است که فرمود:
«امام بعد از من، پسر من علی است. امر او امر من است و قول او قول من، و طاعت او طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است امر او امر پدر اوست و پول او قول پدرش و طاعت او طاعت پدرش آنگاه ساکت شدند.
راوی گوید گفتم: یابن رسولالله! پس امام بعد از حسن کیست؟
حضرت گریه شدیدی کردند، آنگاه فرمودند: امام بعد از امام حسن عسکری، پسر او قائم منتظر است.
گفتم: یا بن رسولالله! چرا او را قائم گویند؟
فرمود: برای آنکه قائم میشود بعد از آنکه ذکر او مرده باشد و بیشتر قائلین با ماتش مرتد شوند.
گفتم: چرا او را منتظر نامیدند؟
فرمود: بهجهت آنکه برای او غائب شد نیست که روزهای آن بسیار باشد و زمان غائب بودنش دراز میشود. پس، مخلصان انتظار خروج او کشند، و شککنندگان او را انکار کنند و منکران بهذکر او استهزاء کنند و کسانیکه وقت برای ظهورش معین کنند، دروغگو باشند و عجلهکنندگان هلاک شوند و تسلیمکنندگان نجات یابند.
(کمالالدین وتمامالنعمة، ج 2، ص 378)
* پنجم؛ به مال خود، آن حضرت را صله کنند.
در کافی از حضرت صادق (ع) مروی است که فرمودند:
«هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از صرف نمودن مال برای امام نیست، و بهدرستی که خداوند در عوض یکدرهم که مؤمن از مال خود به صرف امام برساند، به اندازه کوه احد در بهشت بهاو عطا میفرماید،
آنگاه فرمود: که حقتعالی در قرآن (بقره/ 245) فرموده:
«مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»،
سپس فرمود: بهخدا قسم این آیه بهخصوص در صله کردن امام بهمال نازل شد. (اصول کافی، ج 1، ص 537)
در بحارالانوار از کاملالزیاراة (صفحه 319) منقول است که حضرت امام موسی (ع) فرمودند:
«هر کس نتواند بهزیارت ما بیاید؛ باید صالحین از دوستان ما را زیارت کند تا ثواب زیارت ما برایش نوشته شود، و هر کس نتواند ما را صله کند، باید نیکان از دوستان ما را صله کند تا ثواب صله کردن ما برایش نوشته شود.»
* ششم؛ صدقه دادن بهقصد سلامت آنجناب چنانچه در نجم الثاقب (صفحه 442) ذکر فرمودهاند.
* هفتم؛ شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر یاری آنجناب داشتن و در فراقاش ندبه و زاری کردن.
(نجمالثاقب، ص 424)
* هشتم؛ طلب کردن معرفت آنحضرت از جناب اقدس الهی.
و این دعا که در کتاب کافی و کمالالدین از حضرت صادق (ع) روایت شده است را بخواند:
«اللهم عرّفنی نفسک، فانک إنْ لم تُعرّفنی نفسک لم اعرف نبیّک، اللهم عرّفنی رسولک فانّک إن لم تعرّفنی رسولک لم اعرفْ حجّتک، اللهم عرّفنی حجتک فانّک انْ لم تعرّفنی حجتک ضللتُ عن دینی».
(کمالالدین وتمامالنعمة، ج 2، ص 342)
* نهم؛ مداومت با این دعا نمودن که در کمالالدین (ج 2، ص 352) از حضرت صادق (ع) روایت شده است:
«یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک».
* دهم؛ اگر بتواند به نیابت آن حضرت قربانی کند، چنانچه در نجمالثاقب آمده است.
* یازدهم؛ اسم اصلی آنحضرت که اسم حضرت رسولالله است را نگویند، بلکه آنحضرت را به لقب یاد کنند مثل: قائم، منتظر، حجت،مهدی و امام غائب، و در اخبار متعدده فرمودهاند که بردن نام آنحضرت در زمان غیبت جایز نیست. (اصول کافی، ج 1، ص 332)
* دوازدهم؛ برخاستن بهجهت احترام نام آن بزرگوار بهخصوص اسم «قائم»، چنانچه در نجمالثاقب (صفحه 444) فرمودهاند.
* سیزدهم؛ به هر میزان که میتواند برای جهاد با دشمنان در رکاب آنجناب، اسلحه مهیا کند.
در بحارالانوار از کتاب الغیبة نعمانی منقول است که حضرت صادق (ع) فرمود: «باید مهیا نماید هر یک از شما برای ظهور حضرت قائم، آلت حربی اگر چه یک تیر باشد، امید است همین که این نیت را داشته باشد، حق تعالی او را از اصحاب و یاران او قرار دهد.»
* چهاردهم؛ در مهمات بهآن حضرت متوسل شود و عریضه توسل بیندازد.
چنانچه در مجلد بیست و دوم بحار منقول است.
* پانزدهم؛ در دعا کردن خدا را بهحق آنحضرت قسم دهد و آن جناب را شفیع قرار دهد.
چنانچه در کمالالدین منقول است.
* شانزدهم؛ بر دین قویم ثابت باشند و دنبال صداها و مزخرفاتی که از هر گوشهای میخیزد، نروند.
زیرا که تا خروج سفیانی و صیحه آسمانی بلند نشود، ظهور امام (ع) واقع نمیشود.
در جلد 52 بحارالانوار به نقل از «غیبت» شیخ طوسی از حضرت امام رضا (ع) مروی است:
«سه ندا از آسمان بلند میشود که همه کس میشنود و این نداها در ماه رجب ظاهر میشود. اول؛ الا لعنة الله علی الظالمین. دوم؛ ازفة الازفة یا معشر المؤمنین. سوم؛ میبینید بدنی محاذی خورشید و ندا میشود: این است امیرالمؤمنین که به تحقیق برای هلاک کردن ظالمان برگشته است.»
و در جلد دوم کمالالدین منقول است: «اول کسی که با امام زمان (عج) بیعت میکند؛ جبرئیل است. آنگاه یک پای بر بیتالله میگذارد و یک پای بر بیتالمقدس و ندا میکند به ندایی که همه خلائق میشوند: أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ».
* هفدهم؛ معاشرت و رفت و آمد بسیار با مردمان روزگار او را از یاد امام زمان (عج) باز ندارد.
در جلد اول کمالالدین از حضرت امام محمد باقر (ع) مروی است که فرمودند:
«مردم! زمانی میآید که امام غائب میشود. خوشا بهحال آنها که بر امر ما ثابت باشند. در آن زمان کمترین ثوابی که برای آنها در نظر میگیرند؛ این است که خداوند آنها را ندا میفرماید که ای بندگان من! به سرّ من ایمان آوردید و حجت غائب مرا تصدیق کردید. بشارت باد شما را به نیکوئی ثواب، از شما قبول میکنم، اعمال خوب را و عفو میکنم از اعمال بد شما، و میآمرزم گناهان شما را، و به برکات شما باران میبارم بر بندگانم و دفع بلاء از آنها میکنم، اگر شما نبودید بر آنها عذاب میفرستادم.»
در ادامه، راوی پرسید کدام عمل، افضل اعمال مؤمن در آن زمان است و پاسخ شنید: «نگاه داشتن زبان، و ماندن در خانه خود» یعنی بدون ضرورت با مردم دنیا معاشرت و رفت آمد نکند که او را از یاد امامش باز دارد.
* هجدهم؛ ذکر صلوات خاصه آن حضرت آنچنان که در کتابهای «بحارالانوار»، «مکارمالاخلاق» و «جمالالاسبوع» آمده است.
صلواتی که در صفحه 284 مکارمالاخلاق از شیخ طبرسی نقل شده، بدین شرح است: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فی شَیءٍ اَ نَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدی فی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنی فی نَفْسی وَلا فی اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتی.
* نوزدهم؛ فضائل و کمالات آن حضرت را ذکر کردن.
زیرا که آن جناب ولینعمت و واسطه در جمیع نعمتهای خداوند است که به ما میرسد و طبق فرموده امام سجاد (ع) که در صفحه 422 «مکارمالاخلاق» ذکر شده، یکی از راههای شکر ولینعمت، گفتن فضائل و کمالات اوست.
* بیستم؛ اظهار کردن اشتیاق واقعی به زیارت جمال مبارک امام زمان (عج).
چنانچه در جلد اول «کمالالدین وتمامالنعمة» آمده اس: حضرت امیرالمومنین (ع) به سینه خود اشاره میکردند و آه میکشیدند و اظهار شوق به لقای امام دوازدهم را داشتند.
* بیست و یکم؛ مردم را بهسوی معرفت آن جناب و خدمت به آن بزرگوار دعوت کردن.
در «کافی» از سلیمانبنخالد مروی است که به حضرت صادق (ع) عرضه کردم: مرا اهل بیتی است و آنها سخن مرا میشنوند. آیا آنها را بهسوی این امر دعوت کنم؟
امام در پاسخ فرموردند: بلی! خدا در کتاب خویش میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ. اى کسانى که ایمان آوردهاید خودتان و کسانتان را از آتشى که سوخت آن مردم و سنگهاست؛حفظ کنید» (سوره تحریم، آیه 6)
* بیست و دوم؛ صبر داشتن در مقابل سختیها و آزار دشمنان دین و سرزنش آنها در زمان غیبت امام زمان (عج).
در جلد اول «کمالالدین» از حضرت سیدالشهداء (ع) مروی است که فرمود: «هر مؤمنی که در زمان غایب بودن امام دوازدهم، بر اذیت و تکذیب دشمنان صبر کند؛ به منزله کسی است که با کفار در خدمت رسولالله (ص) جهاد کرده باشد.»
* بیست و سوم؛ هدیه کردن ثواب اعمال صالحه خود مانند قرائت قرآن و غیره را به امام زمان (عج).
* بیست و چهارم؛ طلب زیارت کردن آن حضرت.
* بیست و پنجم؛ دعا کردن بهوجود مبارک آن بزرگوار و طلب کردن فتح، نصرت و ظهور آن جناب از خداوند.
در توقیع شریف مروی در احتجاج (جلد دوم، صفحه 284) از آن حضرت روایت شده است که فرمودند:
«برای تعجیل در فرج من بسیار دعا کنید، چرا که گشایش و شادمانی شما در آن است».
و از حضرت امام حسن عسگری (ع) مروی است که فرمود:
«این دعا باعث ثبوت بر ایمان است». (کمالالدین وتمامالنعمة، ج 2، ص 384)