حضرت مهدی در آیینه کلام امام علی (ع) از آغاز تا حکومت
زمین خالى از حجّت نمیماند
در جهان بینى مکتب اهلبیت علیهم السّلام انسان بدون امام معصوم، و زمین خالى از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال صحیح و شایسته انسانى میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به برکت وجود حجتهاى خداوند است. در این باره روایات زیادى نقل شده است. جهت آشنایى بیشتر با این موضوع به ذکر دو حدیث از روایات حضرت على علیه السلام اکتفا مىشود.
بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آنها را هدایت کردهاى دوباره گمراه نگردند. [حجت تو] یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمىکنند و یا از دیدهها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر مىبرند. اگر شخص و جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلبهاى عاشقان حق پایدار است و آنها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل مىکنند.
- اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّةٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟ اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم حُججه و بیّناته... اولئک خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاةِ الى دینهِ.
... بارخدایا آرى! زمین از امامى که قیام بر حق کند خالى نخواهد ماند. او یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجتها و دلیلهاى روشن خدا (یعنى اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آنها بسیار کم هستند ولى از جهت منزلت و بلندمرتبهگى در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند به وسیله ایشان حجّتها و دلیلهاى روشن خود را حفظ مىکند... آنان خلفا و نمایندگان خدا در روى زمین هستند و مردم را به سوى دین و احکام و مقررات او دعوت مىکنند...
نَسَب حضرت مهدى علیه السلام
در لابلاى سخنان على بن ابیطالب علیه السلام روایات زیادى در زمینه معرفى نسب امام زمان علیه السلام به چشم مىخورد که به یک بیان مجموعه این قبیل از روایات به سه دسته تقسیم مىشوند. در بخشى از آنها او را فرزند خودشان معرفى مىکنند، در قسمتى دیگر آن حضرت را از فرزندان حضرت فاطمه علیها السّلام و بالاخره در دستهاى از روایات حضرت مهدى علیه السلام را از اولاد امام حسین علیه السلام معرفى کردهاند.
امام محمد باقر علیه السلام مىفرمایند: امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیه السلام وقتى که از جنگ نهروان به کوفه برگشتند براى مردم خطبهاى خواندند... در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان پیامبر صلى الله علیه و آله فرستادند و نعمتهایى را که خداوند به رسولش و بر خود آن حضرت عنایت کرده است یکى یکى شمردند سپس در ادامه فرمودند: از جمله نعمتهاى خداوند بر من آن است که مهدىّ این امّت از فرزندان من است.
زرّبن حبیش شنید که على بن ابیطالب علیه السلام مىفرمود: مهدى مردى از ما اهلبیت و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا است.
... حضرت امام رضا علیه السلام از پدر بزرگوارش موسى بن جعفر علیه السلام و او نیز از پدرش... او از امام حسین علیه السلام و آن حضرت از امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت خطاب به امام حسین علیه السلام فرمودند: نهمین فرزند تو اى حسین! قائم بر حقّ (مهدى علیه السلام ) است...
خاندان مهدى علیه السلام
امیرالمؤمنین علیه السلام در معرفى خاندان حضرت مهدى علیه السلام از تعابیر زیادى استفاده کردهاند و هر یک از آنها به گوشهاى از واقعیّت دلالت دارند که در مجموع به همراه توصیفات دیگرى که از سایر ائمه علیهم السّلام نقل شده است به طور کامل شخصیّت امام عصر علیه السلام را به انسانها مىشناسانند.
به عنوان مثال در یک جا مىفرمایند: آن حضرت از قریش است. در مورد دیگر وى را از بنىهاشم معرفى مىکنند. در ضمن یکى دیگر از سخنانشان او را از عترت پیامبر صلى الله علیه و آله مىخوانند و... که هر کدام از این عبارات به بُعد خاصّى از شخصیت امام زمان علیه السلام دلالت دارند و در نتیجه این اختلاف در الفاظ و عبارات با یکدیگر منافاتى ندارند و همه آنها اوصاف یک حقیقت نورانى را روشن مىکنند.
از حسین بن على علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: شخصى خدمت على علیه السلام آمد و به آن حضرت گفت: اى امیرمؤمنان براى ما از مهدى علیه السلام سخن بگو. على بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: هنگامى که رفتنىها بروند و اهل ایمان کم شوند و آشوبگران و جنگ طلبان نابود گردند، در چنین شرایطى او ظهور خواهد کرد.
آنگاه همان شخص عرضه داشت یا امیرالمؤمنین! درود و سلام بر تو باد، حضرت مهدى علیه السلام از کدام طایفه است؟ حضرت فرمودند: او از بنىهاشم است که بهترین طایفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى به حساب مىآید.
نام مبارک مهدى علیه السلام
در مجموعه سخنان حضرت على علیه السلام با روشهاى مختلفى از نام مبارک امام زمان علیه السلام یاد مىشود. در یک مورد تصریح به نام آن حضرت غیر جایز دانسته شده است. در مورد دیگر از آن با اشاره سخن به میان مىآید و بالاخره در مورد دیگر به صراحت نام مخصوص بیان مىشود.
جابربن یزید جعفى مىگوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که مىفرمود: روزى عمر بن خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: اى پسر ابوطالب! نام مهدى چیست؟ آنرا براى من بیان کن.
على علیه السلام فرمود: اسم او را نمىگویم، چون حبیب و خلیل من (رسول اکرم صلى الله علیه و آله) با من عهد کرده است اسم او را براى کسى بیان نکنم تا اینکه خداوند وى را مبعوث و ظاهر گرداند و این از امورى است که خداوند عزّوجلّ علم آن را نزد پیامبرش امانت و ودیعه نهاده است.
- ...عن على بن ابیطالب علیه السلام قال: المهدىُّ مولِدُهُ بالمدینة من اهل بیت النبىُّ اسمُهُ اسم نبىٍّ...
على بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: مهدى در مدینه به دنیا مىآید. او از اهلبیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است. و هم اسم با یکى از پیامبران است...
در یکى از اشعار منسوب به حضرت على علیه السلام در این باره آمده است:
فثم یقوم القائم الحق منکم و بالحق یاتیکم و بالحق ّ یعمل
سمىُّ نبى ّ اللّه نفسى فدائه فلا تخذلوه یا بنىّ و عجّلوا
سپس آن قیام کننده بر حق، از میان شما قیام خواهد کرد. او حق را خواهد آورد و به آن عمل خواهد کرد.
جانم فداى او که همنام رسول خدا صلى الله علیه و آله است. اى فرزندان من! به یارى او بشتابید، مبادا او را بىیار و یاور رها سازید.
- عن على علیه السلام قال: اسم المهدىُّ محمد
حضرت على علیه السلام فرمود: اسم حضرت مهدى علیه السلام محمد است.
سیماى مهدى علیه السلام
به خصوصیات جسمانى و ویژگیهاى بدنى حضرت مهدى علیه السلام در بخشى از روایات حضرت على علیه السلام اشاره مىشود. در یکى از این روایات بطور کلى این ویژگیها بیان شده تا آنجا که مىفرماید آن حضرت در خلقت خود شبیه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله است، اما در تعدادى دیگر از روایات به توصیف خصوصیات چهره و اعضاء بدن امام زمان علیه السلام مىپردازد.
اوصاف مهدى علیه السلام
در دستهاى از روایات على بن ابیطالب علیه السلام به اوصاف و ویژگىهاى روحى و اخلاقى امام زمان علیه السلام پرداخته مىشود که از جمله آنهاست:
حضرت على علیه السلام در ادامه یکى از سخنانشان به تبیین صفات حضرت مهدى علیه السلام پرداخته، فرمودند:
آستانه او در پناه دهى به بىپناهان از همه آستانهها وسیعتر، و علم و دانش آن حضرت از همه زیادتر است و از همه مردم بیشتر به صله ارحام و پیوند با خویشاوندان توجه مىنماید.
پروردگارا! بیعت او را پایان بخش همه اندوهها قرار بده و تفرّق و پراکندگى امت اسلامى را به دست با کفایت آن حضرت به یگانگى مبدّل فرما...
غیبت امام زمان علیه السلام
یکى از پیشامدهاى بسیار مهم زندگى حضرت مهدى علیه السلام واقع شدن غیبت مىباشد که در دو مرحله انجام گرفته است.
اولى بنام غیبت صغرى معروف است که از سال 260 هجرى یعنى از زمان شهادت امام عسکرى علیه السلام آغاز شد و تا سال 329 هجرى ادامه داشت و از این سال به بعد دوره غیبت کبرى آغاز مىشود که تاکنون نیز ادامه دارد.
در رهنمودهاى امیرالمؤمنین علیه السلام به این موضوع و وقایعى که در این دوره پیش خواهد آمد نیز اشاره شده است. در ضمن روایتى که آن را حضرت عبد العظیم حسنى؛ با سلسله سند از على بن ابیطالب علیه السلام نقل مىکند چنین وارد شده است:
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: براى قائم ما غیبتى هست که مدت آن طولانى خواهد شد. شیعیان را در این زمان مىبینم که همانند گلّه بىصاحبى که در دشت پراکنده شده باشند به دنبال چرا گاه و مرتع مىگردند ولى آن را پیدا نمىکنند [به جستجوى آن حضرت مىپردازند ولى او را نمىیابند.]
آگاه باشید! در این دوره هر کسى از آنها (شیعیان) در دین و عقیده خود استوار و ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غیبت امامش قساوت پیدا نکند، او روز قیامت در نزد من و در جایگاهى که من هستم خواهد بود.
از اصبغ بن نباته نقل شده است که امیرالمؤمنین علیه السلام روزى حضرت قائم علیه السلام را یاد کردند و فرمودند: آگاه باشید! او غیبتى (طولانى) خواهد داشت به گونهاى که نادانان (به مصالح الهى) بگویند: خداوند را در آل محمد صلى الله علیه و آله برنامهاى نیست. (یعنى افراد نادان به جهت طولانى شدن دوره غیبت از ظهور آن حضرت مأیوس و ناامید خواهند شد).
علت غیبت امام زمان علیه السلام
براى غیبت امام عصر علیه السلام علت و حکمتهاى زیادى در مجموعه روایات اهلبیت علیهم السّلام ذکر شده است. در روایات امیرالمؤمنین علیه السلام حداقل به سه علت اشاره شده است؛ یعنى شناخته شدن اهل هدایت از اهل گمراهى و ضلالت، و نداشتن بیعت ظاهرى هیچیک از سلاطین، و کوتاهى و ناسپاسى و ظلم مردم به عنوان فلسفه غیبت بیان گردیده است.
- اِنّ القائم منّا اذا قام لم یکن لاحد فى عنقه بیعة فلذلک تخفى ولادته و یغیب شخصه
همانا قائم از ما آنگاه که قیام کند بیعت کسى در گردن او نخواهد بود و به همین خاطر است که تولد او به صورت پنهانى واقع خواهد شد و وجود او از دید و نظر مردم غایب خواهد بود.
امیر مؤمنان علیه السلام در حالیکه امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! آگاه باشید، سوگند به خدا من و این دو فرزندم به قتل خواهیم رسید. آن گاه خداوند شخصى از فرزندان مرا در آخر الزمان ظاهر خواهد کرد تا خون ما را از ستمگران طلب کند. او از دیده مردم غایب خواهد بود تا اهل ظلالت و گمراهى از دیگران شناخته شوند و این غیبت به قدرى طولانى خواهد شد که مردمان نادان خواهند گفت: خداوند برنامهاى در آل محمد صلى الله علیه و آله ندارد.
... مفضلبن عمر از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود: روزى امیرالمؤمنین علیه السلام در بالاى منبر مسجد کوفه فرمودند: ...اى مردم! بدانید زمین هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند. اما خداوند متعال به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همینطور اسرافى که درحق خودشان انجام مىدهند از دیدن حجت الهى محروم خواهد کرد. [یعنى مردم به جهت اعمال خودشان در آینده از دیدن امام معصوم محروم خواهند شد]
فضیلت انتظار فرج
همانطور که پیش از این اشاره شد در دوره غیبت امام زمان علیه السلام مشکلات و پیشامدهاى سختى بوقوع مىپیوندد به گونهاى که اعتقادات بسیارى از مردم در نتیجه این امور متزلزل مىشود. جهت جلوگیرى از دچار شدن به این قبیل خطرات، هشدارهاى زیادى توأم با روشنگریهاى لازم در رهنمودهاى اهلبیت علیهم السّلام داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه روایات على بن ابیطالب علیه السلام وارد شده است اشاره مىگردد.
محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل مىکند که آن حضرت از پدران بزرگوارش و آنها از على علیه السلام روایت کردند که على بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: منتظر فرج [امام زمان علیه السلام] باشید و از عنایت و توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوبترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج [امام زمان علیه السلام] است.
آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:
کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمان علیه السلام) باشد، مانند رزمندهاى است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را دارد).
زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوبتر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.
احوال مردم آخرالزمان
شاید بتوان گفت که بیشترین مطالب مربوط به معارف امام زمان علیه السلام که از زبان حضرت على علیه السلام نقل شده است به تبیین اوضاع آخرالزمان و وقایعى که در آن دوره پیش مىآید اختصاص دارد. آن حضرت ضمن تشریح آن پیشامدها چگونگى مقابله با آنها را نیز بیان مىنمایند.
این حوادث شامل مسایل فرهنگى و اجتماعى و اخلاقى و تربیتى و طبیعى مىگردد. از آنجا که کم و بیش خیلى از این ویژگىها در دوره ما حداقل در بعضى از عرصهها به چشم مىخورد، جهت آشنایى بیشتر و چاره اندیشى مناسبتر به مواردى از آنها اشاره مىشود. بدان امید که موجب تنبه و بیدارىمان شده و از طریق آشنا شدن با این امور پیشاپیش تدابیرى را اتخاذ کنیم که از عوارض منفى آنها خود و جامعهمان را در امان نگه داریم.
روزى خواهد آمد که در آن سخن چینها مقرّب خواهند شد و افراد بدکار، زیرک خوانده مىشوند، افراد با انصاف را ناتوان به حساب مىآورند، صدقه و انفاقِ در راه خدا را غرامت پندارند، و صله رحم و آمد و شد با خویشاوندان را با منّت انجام مىدهند، و بندگى و اطاعت خدا را وسیله فخر فروشى براى مردم قرار مىدهند. در چنین زمانى حکومت با مشورت زنان و امارت کودکان و تدبیر خواجهگان انجام مىگیرد.
اصبغ بن نباته مىگوید: شنیدم که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: در آخر الزمان که بدترین زمانهاست در موقعى که روز قیامت نزدیک شود زنانى ظاهر مىشوند بدون حجاب، در حالى که زینتهاى آنها پیداست در انظار عمومى رفت و آمد مىکنند، آنها از دین خارج مىگردند (به احکام دینى پایبند نمىباشند) و به امور فتنهانگیز وارد مىشوند و به سوى شهوات و لذتجویىها روى مىآورند، حرامهاى خدا را حلال مىشمارند. اینگونه از زنان در جهنم خواهند ماند.
نشانههاى ظهور مهدى علیه السلام
در روایات، براى ظهور امام زمان علیه السلام نه تنها وقت خاصى تعیین نشده بلکه از تعیین کردن وقت براى آن منع شده است. ولى در عین حال براى آن علائم و نشانههایى ذکر شده که مردم مىتوانند از طریق آن علامتها، نزدیکى وقت ظهور را تشخیص دهند. این نشانهها به چند قسم تقسیم مىشوند:
علائم حتمى و غیر حتمى، علائم سال ظهور و علائم سالهاى دورتر، علائم اجتماعى و اخلاقى و طبیعى و... از میان مجموعه روایاتى که از حضرت على علیه السلام در این باره نقل شده است به ذکر دو مورد اکتفا مىشود:
- ...عن ابى رومان، عن على علیه السلام قال: اِذا نادى منادٍ من السماء، ان الحقّ فى آل محمّدٍ فعند ذلک یظهر المهدىُّ على أَفواهِ النّاس، و یشربون ذکره فلا یکون لهم ذکرٌ غیرُهُ.
ابى رومان از على بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت فرمودند: وقتى که منادى از آسمان ندا دهد که به تحقیق حق با آل محمد صلى الله علیه و آله است. در این ایام نام حضرت مهدى علیه السلام بر سر زبانها مىافتد و جهان مالامال از نام آن حضرت مىشود به گونهاى که از غیر او ذکرى به میان نمىآید.
- عن الصادق علیه السلام عن آبائه علیهم السّلام ان علیّا علیه السلام قال: اذا وَقَعَت النارُ فى حجازکم و جرى الماء فى نجفکم فَتَوَقَّعوا ظُهورَ قائِمکُمْ.(( اثباة الهداة، ج 3ص )) .578
امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش علیهم السّلام و آنها از على بن ابیطالب علیه السلام روایت مىکنند که آن حضرت فرمودند: آنگاه که آتش در حجاز شعلهور شود و سیل در نجف جارى گردد منتظر ظهور قائم علیه السلام باشید.
یاران مهدى علیه السلام
درباره اوصاف یاران امام زمان علیه السلام و تعداد آنها و شهرهایشان و رابطه آنان با امام علیه السلام و چگونگى بیعت و تبعیّتشان از آن حضرت، روایات زیادى وارد شده است. در این زمینه از على بن ابیطالب علیه السلام چنین آمده است:
حکیم بن سعد از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت مىکند که آن حضرت فرمودند: یاران مهدى علیه السلام همه جوان هستند، در میان آنها پیرمرد یافت نمىشود مگر به اندازه سرمه در چشم و نمک در طعام، و همانطور که بر همگان معلوم است کمترین قسمت غذا را نمک تشکیل مىدهد.
امیرالمؤمنین علیه السلام مىفرماید: ...چون قیام کند جمع مىشوند به سوى او یارانش که به شماره اصحاب بدر و اصحاب طالوتند و ایشان سیصد و سیزده نفرند. همه آنها شیرانى هستند که از کمینگاههاى خود بیرون آیند مانند پارههاى آهن، اگر ایشان اراده کنند که کوههاى سخت را از جا بِکَنند هر آینه آنها را از جاهاى خود مىکَنند. پس ایشانند کسانى که خدا را به وسیله مهدى بیگانگى پرستش مىکنند. براى ایشان در شبها، صداهایى مانند صداهاى زنهاى جوان مرده از ترس خدا است نماز گذارندگانند در شبها و روزه دارانند در روز، گویا یک پدر و یک مادر آنها را تربیت کردهاند. دلهاشان در دوستى کردن به همدیگر و پند دادن به یکدیگر با هم جمع و یکى است
حکومت مهدى علیه السلام
به اعتقاد شیعه، امام زمان علیه السلام از طریق تشکیل یک حکومت جهانى بر اساس تعالیم عالیه اسلام تمام نارسایىها را از سرتاسر عالم برطرف خواهد کرد و عدل و داد را در روى زمین مستقر خواهد ساخت.
در سخنان پیامبر اکرمصلى الله علیه و آله و هر یک از ائمه اطهار علیهم السّلام درباره ویژگىهاى حکومت حضرت مهدى علیه السلام و کارهایى که در آن دوره انجام خواهد یافت مطالب زیادى به چشم مىخورد که مجموعه آنها تصویر بسیار روشنى از یک حکومت اسلامى کامل را نشان مىدهند. در اینجا به عنوان نمونه به بعضى از روایاتى که در این زمینه از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است اشاره مىگردد:
عبداللّه بن مروان روایت کرده است که على بن ابیطالب علیه السلام فرمودند: حضرت مهدى علیه السلام سى یا چهل سال زمام امور مردم را در دست خواهند داشت.
[امام زمان علیه السلام وقتى که ظهور کند] هواهاى نفسانى را به هدایت و رستگارى برمىگرداند در آن روزگارى که مردم هدایت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى درآورده باشند. آراء و اندیشههاى مردم را تابع قرآن مىکند در آن روزگارى که آنها قرآن را تابع آراء و اندیشههاى خود کردهاند... او به شما نشان خواهد داد که عدالت در کشوردارى چگونه است. هم چنین او تعالیم فراموش شده قرآن و سنّت را زنده خواهد ساخت...
- قال امیرالمؤمنین علیه السلام : ...فلا یترک عبداً مسلما الّا اشتراه واعتقه، و لا غارماً الّا قضى دینه، ولا مظلمةً لِاَحَدٍ من النّاس الّا ردّها، و لا یُقْتَلُ منهم عبدٌ الّا ادّى ثمنه... و لایُقتَلُ قتیلٌ الا قضى عنه دینهُ، و اَلْحَقَ عیالَهُ فى العطاء حتى یملأ الارض قسطا و عدلاً کما مُلِئَتْ ظلماً و جوراً و عدواناً...
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ...حضرت مهدى علیه السلام برده مسلمان را نخواهد واگذاشت مگر اینکه آن را خریده و آزاد خواهد ساخت و بدهکارى نخواهد ماند مگر آنکه بدهى او را پرداخت خواهد نمود. مظلمه و حقى به گردن و ذمه هر کس که باشد آن را به صاحب حق بازخواهد گرداند. کسى کشته نمىشود مگر اینکه دیه آن را خواهد پرداخت. هیچ کسى کشته نخواهد شد مگر اینکه بدهىهاى او را آن حضرت پرداخت خواهد نمود و خانوادهاش را همانند سایر افراد جامعه اداره خواهد کرد تا زمین را از عدل و داد پر کند به همان صورتى که پیش از آن از ظلم و بیداد پر شده باشد...
حضرت مهدى علیه السلام در قرآن
در آیات قرآن کریم به صراحت نامى از امام زمان علیه السلام به میان نیامده است، ولى از آنجا که ائمه اطهار علیهم السّلام مفسران حقیقى قرآنند در تفسیر بسیارى از آیات، آنها را به مسأله مهدویّت و معارف امام زمان علیه السلام تطبیق و تفسیر نمودهاند. از جمله آیاتى که آنها را حضرت على علیه السلام مربوط به امام زمان علیه السلام دانستهاند این دو آیه است:
- عن امیرالمؤمنین علیه السلام قال: النُورُ القرآن، و النور اسمٌ من اسماء اللّه تعالى... قال اللّه تعالى فى سورة النور: اللّه نور السماواتِ و الارضِ مَثَلُ نورهِ کمشکاةٍ فیها مصباح المصباح فى زجاجة الزجاجة کانها کوکب درّىٌ...
فالمشکاةُ رسول اللّه صلى الله علیه و آله و المصباحُ الوصىُّ، و الاوصیاءُ علیهمُ السلامُ و الزجاجةُ فاطمةُ، و الشجرة المبارکة رسول اللّه صلى الله علیه و آله و الکوکب الدُّرى القائم المنتظر الذى یملأ الارضَ عدلاً.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: نور همان قرآن است. و نور اسمى از اسمهاى خداوند تبارک و تعالى نیز هست. خداوند عزّوجلّ در سوره نور مىفرمایند: خدا نور آسمانها و زمین است، نور او همانند مشکاتى است که درآن چراغى باشد و آن چراغ در میان شیشهاى که تلألؤ آن همچون ستارهاى است درخشان و روشن از درخت مبارک زیتون...
آنگاه فرمودند: مشکات رسول خدا صلى الله علیه و آله است و مصباح وصى و اوصیاء هستند، منظور از زجاجه حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام است، و مراد از کوکب دُرّى حضرت قائم المنتظر علیه السلام است. کسى که زمین را پر از عدل و داد مىکند.
- [قال] امیرالمؤمنین علىبن ابیطالب علیه السلام : المستضعفون فی الارض، المذکورون فى الکتاب الذین یجعلهم اللّه ائمّة، نحن اهل البیت؛ یبعث اللّه مهدیّهم فیعزّهم و یذلّ عدوّهم.
حضرت على علیه السلام مىفرمایند: مستضعفان در زمین که در قرآن یاد شدهاند و خداوند وعده داده است آنها را پیشوایان مردم قرار دهد، ما اهلبیت هستیم و خداوند، مهدى ما اهلبیت علیهم السّلام را [در آخر الزمان] بر مىانگیزاند تا آنها را عزیز و دشمنانشان را خوار و ذلیل کند.